کمرویی نجابت نیست !
جامعه نیاز به دختران و زنانی دارد که آن را بسازند و الگوهای رفتاری کودکان خود باشند و با صلابت و استواری و در عین حال سلامت و اعتدال در جامعه حضور یابند و از جایگاه خود دفاع کنند.
زنانی که حقوق خود را بخوبی بشناسند و همزمان به تکالیف خود بخوبی عمل کنند. حصول چنین نتایجی نیازمند تربیت صحیح دختران از همان اوان طفولیت است، درحالی که میزان اضطراب اجتماعی و کمرویی هم اکنون در میان دختران بیش از پسران است و شاید در فعالیت جبرانی است که برخی اعمال نسنجیده و خارج از اعتدال از آنان سر میزند.
کمرویی، نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که باعث میشود فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریزان باشد. ریشه اصلی کمرویی میتواند در ترس یا اضطراب اجتماعی نهفته باشد. اضطراب یک پاسخ طبیعی در مقابل هر نوع تهدید یا فرآیند آگاه کننده و اخطاری به فرد درباره یک خطر یا موقعیت دشوار است. زمانی که نگرانیهای فرد درخصوص مسائل مختلف فزونی مییابد، دچار اضطرابی میشود که در نتیجه اعتماد به نفس او کاهش مییابد. قدرت نگرش واقعبینانه و برقراری ارتباط متقابل با دیگران به حداقل میرسد و گریز از ارتباطات معمول اجتماعی و دلمشغولیهای مفرط، شخصیت را فرا میگیرد.
اضطراب اجتماعی وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیتهای مختلف اجتماعی است. به عبارت دیگر، زنان و دخترانی که دچار اضطراب اجتماعی هستند، از مواجهه با دیگران و از اینکه مورد داوری دیگران قرار گیرند، دچار ترس یا واهمه هستند. زن یا دختر چنین احساس میکند که در هر موقعیت شخص یا اشخاصی هستند که به محض مواجه شدن با او شخصیت و اعمال و رفتارش را مورد بررسی و کنکاش قرار میدهند. بنابراین تا حد ممکن میکوشد از مواجه شدن با دیگران دوری جوید.
شدت یافتن مبارزه با بیبندوباری در جامعه و تقاضای جامعه بر تعادل یافتن و سلامت پوشش برای بانوان به معنای نفی مشارکت و استقلال جویی و اعتماد به نفس زنان نیست.
حیا و قدرت خویشتنداری یکی از صفات انسانهای متعالی است که ارادی و ارزشمند است؛ در حالی که کمرویی پدیدهای غیرعادی، ناخوشایند و نشانگر معلولیت اجتماعی است که برای هر دو جنس پسر و دختر امری نامطلوب و نابهنجار است. خانواده و جامعه باید تفاوت حیا و کمرویی را بداند و بشناسد. حیا صرف ظاهر نشدن در جمع و اجتماع نیست. جامعه ما نیاز به حضور فعال و استفاده از استعدادها و توانمندیهای زنان و دختران در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. در چنین جامعهای کمرویی، جایی نخواهد داشت. اما این بسیار مهم است که مرز ظریف وقاحت و بیپروایی با جسارت و اعتماد بهنفس تشخیص داده شود حجب و حیا جایگاه و منزلت ویژه و ارزشمندی دارد و جامعه برای آن ارزش فراوانی قایل است.
زن یا دختری که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، احساس میکند که از دوستان و نزدیکان خود جداست. چنین فردی نمیتواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، امیدها و آرزوهایش را با نزدیکانش در میان بگذارد و پاسخهایشان را دریافت کند. احساس تنهایی، همانند کمرویی یک معلولیت اجتماعی به شمار میرود. هر کسی در یک شرایط یا موقعیت ویژه ممکن است احساس کند تنهاست. فردی که مدام این احساس را داشته باشد، بتدریج از ارتباطات بین فردی او کاسته شده و ویژگیهای افراد کمرو را مییابد. اگر این احساس تنهایی بنا به دلایلی همچون ناکامیهای مکرر، رفتارهای تبعیضآمیز و بیعدالتی، سرخوردگی و قطع امید از پیوندهای عاطفی عزیزان، تقویت و مداومت پیدا کند فرد عمیقا احساس تنهایی خواهد کرد و نه تنها همچون افراد کمرو دچار ناتوانی و معلولیت اجتماعی خواهد شد بلکه احساس تنهایی، زمینه افسردگی را در او به وجود میآورد. این احساس تنهایی در برخی موارد حتی میتواند به رفتارهایی چون فرار از خانه، اعتیاد و خودکشی بینجامد. در حقیقت درصد قابل توجهی از دختران و پسرانی که خودکشی و یا اقدام به خودکشی کردهاند تجارب فراوانی از احساس تنهایی و رهاشدگی از طرف نزدیکان و دوستان صمیمیخود داشتهاند. در هر جامعهای تعداد قابل ملاحظهای از افراد با این مساله مواجه میباشند. به این ترتیب استعداد، خلاقیتها و هنرهای این افراد در پشت سدکمرویی نگه داشته شده و از آنها استفاده نمیشود .
قسمت اول اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو"(قسمت اول)
چکیده مقاله ای با عنوان "اعتیاد سایبری ،اعتیاد نوظهور بدون دارو" اثر ارزشمند جناب آقای محمد مهدی فتوره چی در قالب رساله دکترا ، آورده می شود امید است مورد توجه خوانندگان گرامی واقع شود.
اینترنت مزایای ارائه شده ناشی از تسهیل ارتباطات بدون مرز و نامحدود را با سرخوشی در کار، کیفیت، دقت و سرعت ابزار تحقیق و گستردگی شبکه هایش در میآمیزد. ولیکن بر حسب نوع استفاده و دسترسی به آن، یک فضای مفرح تقابلی و وسیلهای منحصر بفرد است. جذابترین جنبه آن، گسترش جهان مجازی است که با جهان واقعیت و نمائی از جهان خیالی پیوند میخورد. سئوالی که مطرح میشود این است که بدانیم آیا بین این دو جهان همپوشانی وجود دارد؟ بطور دقیقتر اگر چه جهان مجازی در حال جایگزینی با جهان دیگر نیست، ولی بطور مؤثرتری خود را در دسترس مینمایاند و زندگی و تحمل آن نسبت به جهان واقعیت، سادهتر است؟
همانگونه که جیبالاد[1] خاطر نشان کرده است: «این مسئله بزرگترین تحول در تکامل انسانیت را آشکار میکند. برای نخستین بار نسلی از بشر قادر خواهد بود که واقعیت را انکار کرده و نگرش مورد نظر خود را جایگزین آن کند».
در حال حاضر، اینترنت بیشتر به یک پایگاه بزرگ دادهها، و به یک ابزار معتبر و با کیفیتی مستمر در ارتباطی سریع و در زمانی واقعی تبدیل شده است. بواسطه تسهیل در دسترسی، مضمون علمی و بویژه آنکه با پذیرش همگانی مواجه است، اینترنت به سادگی مورد سوء استفاده واقع میشود (کاتلین، اسکرر، دانشگاه تگزاس، آستین).
در دادههای علمی که از آن سوی اقیانوس اطلس منتشر میگردد، بیش از پیش از «افراد سایبری»[2]، «معتادان سایبری»[3] این «افراد پیوسته متصل»[4] که از یک اتصال و ارتباط مبتلا شدهاند، صحبت به میان میآید؛ این معتادان مجازی که ساعتهای متمادی را در شبکه اینترنت بمنظور ملاقات و صرف وقت هر چه بیشتر در جامعه مجازی، «قلمرو سایبری»[5]، میگذرانند. جنبهای عینی از دهکده جهانی مارشال مک لوهان است.
به لحاظ طبقهبندی موجود، CIM-10 و DSM-IV، تشویشهای اعتیاد گونه بدون وابستگی داروئی، همچون اعتیاد جنسی، بازیهای آسیبزا، خریدهای تفننی و بی ضابطه، از جمله مواردی هستند که آسیبزائی آنها محرز شده است. میتوان عوامل زیر شاخهای دیگری را همچون «ایجاد مشکل در کنترل اعضاء حرکتی» ایجاد مشکل در کنترل اندامهای حرکتی که بنا به دلایلی مورد شناسایی واقع نشدهاند «یا» مشکلات دیگر عادتی و حرکتی نام برد.
برای اولین بار (1949) اتوفنیکل[1] مسئله «اعتیاد بدون وابستگی داروئی» را مطرح کرد. از آن پس چندین نویسنده دیگر به این موضوع پرداختند. برخی از آنان ترجیح دادند که کلمه اعتیاد را برای انواع اعتیاد به مواد روانگردان دیگر استفاده کنند (واکر[2] در سال 1989، راکلین[3] در سال 1990).
برخی مؤلفان دیگر نیز انتقادات مشابهای را در خصوص مشکلات رفتارهای تغذیهای مطرح کردند.( لیسی[4] در سال 1993، در مورد بازیهای آسیبزا، گریفیتس[5] در سال 1991 یا والور[6] در سال 1997، درباره بازیهای ویدئوئی – کیپرز[7] در سال 1990).
در حال حاضر مفهوم اعتیاد اینترنتی، مستلزم وجود برخی شاخصهای اعتیاد DSM-IV میباشد، شاخصهائی که از سوی چند تن از متخصصان امر شناسایی شدهاند[8].
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - otto Fenichel
[2] - Walker
[3] - Rochlin
[4] - Lacey
[5] - Griffiths
[6] - Valleur
[7] - Keepers
[8] - Bernner, 1996; Griffiths, 1997; scherer, 1996; Ve"lea, 1997; Young, 1996.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - J. G. Ballard
[2] - Cy beriens
[3] - Cy beraddictifs
[4] - Accros
[5] - Cy berland