سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عزت نفس و راههای تقویت آن
عزت نفس  عبارت است از احساس ارزشمند بودن .  این حس از مجموع افکار ، احساسها ، عواطف  و تجربیاتمان  در طول زندگی ناشی می شود :  می اندیشیم که فردی باهوش یا کودن هستیم ،  احساس می کنیم که شخصی منفور یا دوست داشتنی هستیم ، خود را دوست داریم یا نداریم.  مجموعه هزاران برداشت ، ارزیابی  و تجربه ای که از خویش داریم باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن ، ویا برعکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم ( کلمز ، به نقل از علی پور ، 1379 ). عزت نفس از دو بخش به هم مرتبط تشکیل می شود. یکی داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالشهای زندگی که باور خودتوانمندی نامیده می شود و دیگری احساس داشتن صلاحیت برای خوشبخت شدن که احترام به خود یا حرمت نفس نامیده می شود (براندن ،به نقل از  قراچه داغی1379).  پرکاربردترین تعریف از عزت نفس تعریفی است که روزنبرگ در سال 1965 ارائه کرده است : نگرش مطلوب و نامطلوب نسبت به خود ( جان دی و مک آرتور ، 2004). ناتالین براندن« پدر جنبش عزت نفس» عزت نفس را این گونه تعریف کرده است : گرایش به ادراک خود به عنوان فردی که شایستگی رویارویی با چالش های اساسی زندگی را داریم، زیرا ارزش شاد بودن را داریم (ساین مالهی، 2001 ).
روند تکامل عزت نفس
نظر فرد نسبت به خویشتن ، و حس عزت نفس به تدریج در طول زندگی تکامل پیدا می کند. این حس از کودکی آغاز می شود و طی مراحلی که به تدریج پیچیده تر می شود، پیشرفت می کند. فرد در هر یک از این مراحل عقاید ، احساسها و بالاخره افکار پیچیده جدیدی نسبت به خویشتن دارد و مجموع اینها موجب می شود که وی به طور کلی خویش را موجودی ارزشمند یا بی کفایت بداند.
اهمیت عزت نفس
همه مربیان ، والدین و رهبران بر این باورند که جامعه باید پرورش دهنده افرادی با بهداشت روانی سالم و عزت نفس بالا باشد. چنین افرادی به دیگران احترام می گذارند، مسئولیت رفتار خود را می پذیرند، دارای ثبات شخصیتی هستند، نسبت به خود و توانایی هایشان احساس غرور می کنند، خودانگیخته هستند، توانایی خطر کردن و روبه رو شدن با مشکلات و حل آنها را دارند ، دیگران را دوست دارند و دوست داشتنی هستند ، در زندگی به دنبال چالش هستند و هدف های خود را در زندگی دنبال می کنند. به عبارتی جامعه نیازمند افراد با عزت نفس بالاست ، زیرا این افراد توانایی های خود را باور دارند، مسئول و قابل اعتماد می باشند ( ریزنر، 2004).
ارکان مهم عزت نفس
1- زندگی آگاهانه آگاهی بالاترین تجلی زندگی است. هرچه آگاهی بیشتر باشد، زندگی متعالی تر می شود  2- خودپذیری خودپذیری به قدری با عزت نفس در ارتباط پیوسته و تنگاتنگ است که گاه این دو را باهم به اشتباه می گیرند.  3- مسئولیت در قبال خود  قبول مسئولیت در قبال خود برای رسیدن به عزت نفس ضرورت دارد. 4- قاطعیت وابراز وجود ابراز وجود یعنی احترام گذاشتن به خواسته هاو نیازهاوارزش های خود. 5-زندگی هدفمند زندگی هدفمند مستلزم پربار بودن است.باید شایستگی خود راثابت کنیم.  6- یکپارچگی شخصی زمانی ایجاد می شود که ایده آل ها ،باورها،معیارها،برداشتها و رفتارمان از همخوانی برخوردار باشند.
راههای تقویت عزت نفس
ایمنی و امنیت اولیه ، محبت کردن از طریق لمس ، عشق و محبت ، پذیرش ، احترام، دیده شدن و درک گردیدن  ،  توجه متناسب با سن و سال ، تحسین و انتقاد ،  انتظارات پدر و مادر،  برخورد با اشتباهات ،  وجود ساختار در خانواده ، بدرفتاری با کودکان
تقویت عزت نفس در مدارس
برای بسیاری از دانش آموزان ، مدرسه حکم شانس دوم است. فرصتی است تا احساس بهتری درباره خود پیدا کنند و در مقایسه با آنچه در منزل فراگرفته اند به زندگی با دید بهتری بنگرند. آموزگاری که بتواند احساس صلاحیت و شایستگی کودک را تقویت کند ، در واقع جبران کننده شرایط خانواده ای است که در آن به کودک احساس اعتماد به نفس نمی دهد. آموزگارانی که می خواهند به دانش آموزان خود عزت نفس بدهد باید انتظارهای خود را با آنها در میان بگذارند. کلاسی که در آن این مطلب آموزش داده شود که اگر هرکس برای رسیدن به آنچه تلاش کند ، به آ ن می رسد، کلاس درسی است که در آن عزت نفس تدریس می شود. وقتی آموزگار به کودک پس خوراند مناسب می دهد، خود آگاهی او را افزایش می دهد، وقتی به جنبه های مثبت دانش آموزان توجه می کند ، توجه او را به توانمندیهای خود جلب می کند.   اطلاع از متفاوت بودن سرعت و سبک یادگیری دانش آموزان ، می تواند به افزایش عزت نفس  جوانان ما کمک فراوانی بکند(براندن ،به نقل از  قراچه داغی1379)


نوشته شده در  یکشنبه 89/11/17ساعت  12:42 عصر  توسط محمد حسین 
 

کلمات کلیدی:

نظرات دیگران()

عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنیادی ترین بخش شخصیت یـک فرد می بـاشـد که در تمام جوانب زندگی فرد خود را به نـحـوی متـظـاهــر می سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا یکضرورت حـیـاتی و مـطـلق بـــرای هر فردی میباشد. اعتماد بنفس را میتوان چنین تعریف کرد:
* باور و اعتقادی که فرد نسبت به خود دارا میباشد.* شناخت ارزش و اهمیت خویش-داشتن اعتماد و رضایت از خویش.
* توانایی برخورد و کنارآمدن با چالشهای اساسی زندگی.
* تـوانـایـــی ارزیابی درست و دقیق خویش-پذیرش خویش و ارزش نهادن به خود بدون هیچگونه قید و شرطی.
* توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قـوت و محدودیتهای خویش.
افرادی که از اعتماد بنفس پایینی برخوردار میباشند دارای خصوصیات زیر هستند:
* مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار میدهند.
* هنگام صحبت کردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نمیکنند. با سر پایین و قدمهای آهسته قدم بر میدارند.
* در پذیرش تعریف و تمجیدها و تعارفاتی که به آنان میشود مشکل دارند (تصور میکنند سزاوار آنها نبوده و یا دیگران در صدد تمسخر آنها میباشند).
* معمولا احساس میکنند قربانی رفتار دیگران هستند.
* احساس تنهایی میکنند حتی زمانی که در یک جمع قرار دارند.
* در درون خود احساس خلاء و پوچی میکنند.
* احساس میکنند با دیگران تفاوت دارند.
* احساس افسردگی، گناه و شرمساری دارند.
* نسبت به تواناییهای خود برای رسیدن به موفقیت تردید دارند. عدم خودباوری.
* از موقعیتهای نو و جدید می هراسند.
* از شکست وموفقیت می هراسند.
* مرتبا سعی در راضی نگاهداشتن دیگران دارند.
* دچار هراس اجتماعی میباشند.
* قادر به مدیریت زمان خود نمیباشند.
* عادت به پشت گوش انداختن کارها دارند.
* در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهای دیگران (خواه واقعی، خواه واهی) بسیار آسیب پذیر میباشند.
* از ابراز عقاید و احساسات خود خودداری میکنند زیرا از چگونگی واکنش دیگران هراس دارند.
* خود را درگیر مواد مخدر و یا روابط مخرب میکنند.
* از تعیین یک هدف مشخص و پیروی از آن عاجز میباشند.
* قادر به بیان خواسته ها و نیازهای خویش نمیباشند.
* معمولا عصبانی و پرخاش گر میباشند.
* ارزیابی غیر واقعی از خود دارند.
* تحمل عیب و کاستی را نداشته و کمالگرا میباشند.
* احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجی اعم از وقایع روزانه و یا نوع رفتار دیگران با آنها دارد.
* وابستگی هیجانی دارند: برای دستیابی به یک احساس خوشایند به دنیای خارج خود وابسته میباشند. مانند:
وابستگی به مواد: مانند غذا، داروها، الکل مواد مخدر به منظور پر کردن خلاء درونی خود و تسکین دردهایشان.
وابستگی به رفتارها: مانند خرج کردن پول، قمار بازی و تماشای تلویزیون. به منظور پر کردن خلاء درونی و تسکین دردهایشان.
وابستگی به مال: برای تعیین میزان ارزش و شایستگی خود به پول و مال وابسته هستند.
وابستگی عاطفی : برای داشتن حس ارزشمندی، شایستگی و امنیت به توجه، پذیرش و تائید فرد دیگری (معشوق خود) وابسته میباشند.
وابستگی به سکس : برای پر کردن خلاء درونی به سکس پناه میبرند.
اعتماد بنفس واقعی
اعتماد بنفس حقیقی یک حس درونی می باشد بدون وابستگی به جهان خارج، رویدادها، موفقیتها، شکستها و افراد دیگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعی بسیار نادر و نایاب میباشد زیرا اغلب اعتماد بنفسها کاذب و نقابی برای پنهان سازی اعتماد بنفس پایین میباشد. اعتماد بنفسهای غیر واقعی را میتوان در موارد زیر یافت:
*اعتماد بنفسهای کاذب: اینگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر میباشند.مانند اعتماد بنفسهایی که به جهت ثروت،شهرت،محبوبیت،به تن داشتن لباسهای فاخر،قدرت و زیبایی ظاهر در افراد نمود می یابند که همگی کاذب بوده و ارتباطی به ماهیت واقعی فرد ندارند.
* گستاخی: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه میگیرند.اما پررویی نیز یک نوع نقاب برای استتار بی کفایتی و اعتماد بنفس پایین میباشد.
* متظاهرها: اینگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شکست ناپذیر نشان میدهند. اما از درون احساس پوچی و خلاء کرده و از شکست بسیار هراسانند.


نوشته شده در  یکشنبه 89/11/17ساعت  12:42 عصر  توسط محمد حسین 
 

کلمات کلیدی:

نظرات دیگران()

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آسیب های روانی اینترنت
اعتیاد ‌از‌ نوعی ‌دیگر ، آسیب شناسی موبایل
[عناوین آرشیوشده]