قسمت اول اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو"(قسمت اول)
چکیده مقاله ای با عنوان "اعتیاد سایبری ،اعتیاد نوظهور بدون دارو" اثر ارزشمند جناب آقای محمد مهدی فتوره چی در قالب رساله دکترا ، آورده می شود امید است مورد توجه خوانندگان گرامی واقع شود.
اینترنت مزایای ارائه شده ناشی از تسهیل ارتباطات بدون مرز و نامحدود را با سرخوشی در کار، کیفیت، دقت و سرعت ابزار تحقیق و گستردگی شبکه هایش در میآمیزد. ولیکن بر حسب نوع استفاده و دسترسی به آن، یک فضای مفرح تقابلی و وسیلهای منحصر بفرد است. جذابترین جنبه آن، گسترش جهان مجازی است که با جهان واقعیت و نمائی از جهان خیالی پیوند میخورد. سئوالی که مطرح میشود این است که بدانیم آیا بین این دو جهان همپوشانی وجود دارد؟ بطور دقیقتر اگر چه جهان مجازی در حال جایگزینی با جهان دیگر نیست، ولی بطور مؤثرتری خود را در دسترس مینمایاند و زندگی و تحمل آن نسبت به جهان واقعیت، سادهتر است؟
همانگونه که جیبالاد[1] خاطر نشان کرده است: «این مسئله بزرگترین تحول در تکامل انسانیت را آشکار میکند. برای نخستین بار نسلی از بشر قادر خواهد بود که واقعیت را انکار کرده و نگرش مورد نظر خود را جایگزین آن کند».
در حال حاضر، اینترنت بیشتر به یک پایگاه بزرگ دادهها، و به یک ابزار معتبر و با کیفیتی مستمر در ارتباطی سریع و در زمانی واقعی تبدیل شده است. بواسطه تسهیل در دسترسی، مضمون علمی و بویژه آنکه با پذیرش همگانی مواجه است، اینترنت به سادگی مورد سوء استفاده واقع میشود (کاتلین، اسکرر، دانشگاه تگزاس، آستین).
در دادههای علمی که از آن سوی اقیانوس اطلس منتشر میگردد، بیش از پیش از «افراد سایبری»[2]، «معتادان سایبری»[3] این «افراد پیوسته متصل»[4] که از یک اتصال و ارتباط مبتلا شدهاند، صحبت به میان میآید؛ این معتادان مجازی که ساعتهای متمادی را در شبکه اینترنت بمنظور ملاقات و صرف وقت هر چه بیشتر در جامعه مجازی، «قلمرو سایبری»[5]، میگذرانند. جنبهای عینی از دهکده جهانی مارشال مک لوهان است.
به لحاظ طبقهبندی موجود، CIM-10 و DSM-IV، تشویشهای اعتیاد گونه بدون وابستگی داروئی، همچون اعتیاد جنسی، بازیهای آسیبزا، خریدهای تفننی و بی ضابطه، از جمله مواردی هستند که آسیبزائی آنها محرز شده است. میتوان عوامل زیر شاخهای دیگری را همچون «ایجاد مشکل در کنترل اعضاء حرکتی» ایجاد مشکل در کنترل اندامهای حرکتی که بنا به دلایلی مورد شناسایی واقع نشدهاند «یا» مشکلات دیگر عادتی و حرکتی نام برد.
برای اولین بار (1949) اتوفنیکل[1] مسئله «اعتیاد بدون وابستگی داروئی» را مطرح کرد. از آن پس چندین نویسنده دیگر به این موضوع پرداختند. برخی از آنان ترجیح دادند که کلمه اعتیاد را برای انواع اعتیاد به مواد روانگردان دیگر استفاده کنند (واکر[2] در سال 1989، راکلین[3] در سال 1990).
برخی مؤلفان دیگر نیز انتقادات مشابهای را در خصوص مشکلات رفتارهای تغذیهای مطرح کردند.( لیسی[4] در سال 1993، در مورد بازیهای آسیبزا، گریفیتس[5] در سال 1991 یا والور[6] در سال 1997، درباره بازیهای ویدئوئی – کیپرز[7] در سال 1990).
در حال حاضر مفهوم اعتیاد اینترنتی، مستلزم وجود برخی شاخصهای اعتیاد DSM-IV میباشد، شاخصهائی که از سوی چند تن از متخصصان امر شناسایی شدهاند[8].
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - otto Fenichel
[2] - Walker
[3] - Rochlin
[4] - Lacey
[5] - Griffiths
[6] - Valleur
[7] - Keepers
[8] - Bernner, 1996; Griffiths, 1997; scherer, 1996; Ve"lea, 1997; Young, 1996.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - J. G. Ballard
[2] - Cy beriens
[3] - Cy beraddictifs
[4] - Accros
[5] - Cy berland
"اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو"(قسمت دوم)
معتادان سایبری، افرادی هستند که در کوششهایشان بدنبال پرکردن خلاء هویتی خود بوده، اغلب اوقات با موانع خیالی و نزاعهائی که تصور میکنند پیشاپیش مغلوب شدهاند و یا بی حاصل است مواجه میشوند، موقعیتهائی که بطور غیر قابل اجتنابی محرومیتها و پدیدههای نگران کننده و مشکلاتی را در بر خواهد داشت.
آنان در پی یک پناهگاه یا گریزگاهی برای دوری از واقعیتاند، تا بدینوسیله خود را از زمینه واقعی که میتواند یکی از انگیزههای درونی رفتارهای معتادان اینترنتی شود، دور سازند. گروه ملقب به «سایبریها»[1] در تلاش برای یافتن یک خانواده، به منزله محیطی سرشار از عاطفه یا مباحث دنیوی عاشقانه و با احساسی متعالی هستند.
جایگزینی واقعیت با مجاز تنها شیوه قابل درک زندگی است. بر اساس اظهار یک روانپزشک آمریکایی، ایوان کی، گلد برگ[2]: «اعتیاد به اینترنت، میتواند انکار یا اجتناب از مشکلات دیگر زندگی جاری را در پی داشته باشد».
رفتار اعتیادگونه که از آن به خامی احساسی _ اجتماعی تعبیر شده است، عدم امکان پذیر بودن ایجاد یک هویت روانی _ اجتماعی واقعی و راسخ را موجب میشود. این موقعیت، بواسطه همزیستی با یک احساس شخصی بی ارزش بودن و ناسپاسی تشدید میشود. آنان احساس تنهایی، منزوی بودن و خودشیفتگی بی حد و مرز میکنند؛ حالتی که آنان را به سوی این عمل تهییج و یک نیروی بالقوه خود شیفتگی تشدید شونده ناشی از اضطرابات زمینهای را با زمینه ها و موقعیتهای مختلفی که میتواند بدنبال رفتارهای اعتیادگونه متفاوت ایجاد شود، منطبق میسازد.
شاخصهای تشخیص بیماری شخص وابسته( DSM- IV)
نیاز کلی و افراطی که فرد را در بر میگیرد، نیازی که به رفتاری آرام و به ترس از جدائی منجر شده، در آستانه سن بزرگسالی ظهور مییابد ، در عرصههای مختلف احساس میشود. حداقل با پنج مورد از تظاهرات بالینی زیر نمایان میشود:
1) شخص وابسته در زندگی عادی خود بدون آنکه بطور فراگیری از سوی شخص دیگری مورد مشورت و حمایت قرار گیرد در اتخاذ تصمیم ناتوان است.
2) در بسیاری از قلمروهای حیاتی و مهم زندگی، شخص نیازمند تقبل مسئولیتهایش از سوی دیگران است.
3) شخص وابسته در اظهار مخالفت با دیگری از ترس از دست دادن حامی و پشتوانهاش ناتوان است.
4) شخص وابسته در شروع کارها و یا به تنهایی انجام دادن آن (بواسطة فقدان اعتماد به نحوه قضاوت یا توانمندیها و ظرفیتهایش که بمراتب بیشتراز توان واقعی اوست) دچار مشکل است.
5) در کسب حمایت و پشتیبانی افراد دیگر، بمنظور انجام داوطلبانه کارهای ناخوشایند بیش از اندازه تلاش میکند.
6) زمانی که تنهاست از ترس اغراقآمیز ناتوانی در سر و سامان دادن آسان یا سخت امور احساس بدی دارد.
7) به محض آنکه یک رابطه نزدیک به پایان میرسد، خیلی فوری بدنبال رابطهای دیگر میرود تا بتواند از مراقبتها و حمایتی که بدان نیاز دارد برخوردار شود.
8) از ترس آنکه در تنهائی رها شده و دست و پا بزند به شیوهای بی سرانجام خود را مشغول میکند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - Cy beriens
[2] - Ivan. K. Goldberg