ازدواج اینترنتی دارای مشکلات بسیاری است می توانید در این زمینه سرچ کنید تا صفحات حوادث روزنامه ها را ببینید و با احتیاط عمل کنید!
ازدواج اینترنتی
به دنبال شوهر اینترنتی:
با خود گفتم که عصر ارتباطات است و جهان به کوچکی دهکده ای ؛ پس دیگر دغدغه " فرهنگ بسته" را ندارم که صبر کنم تا خواستگاری از در وارد شود.
کامپیوتر را روشن می کنم ، به اینترنت وصل می شوم و از میان هزاران جوان برومند ، با سواد ، های کلاس و با فرهنگ که آنها هم، چون خودم به اینترنت وصل هستند ، دست به گزینش می زنم و بهترین شوهر عالم را ( اگر وجود داشته باشد) برای خودم انتخاب می کنم.
با آی دی خودم وارد چت رومهای مختلف با مضامین عاشقانه می شوم . پی ام های مختلف، مرا بمباران می کنند. پسرهای برومند ، با سواد و با فرهنگ، گویی در انتخاب من رقابت می نمایند.
A s l؟
نمی دانم جواب کدام را بدهم . همه مستقیم سر اصل مطلب می روند.
و سن و جنس و محل مرا می خواهند. بعد هم ادعاها و مطالبی را اظهار می کنند که برایم صحت و سقم آن ها همیشه در پرده ابهام می ماند!
به دنبال خانم اینترنتی:
من هم با خود گفتم که عصر ارتباطات است و جهان به کوچکی دهکده ای ؛ پس دیگر دغدغه " فرهنگ بسته " را ندارم که در ارتباط یا شناسایی دختر دلخواهم جهت ازدواج مشکل داشته باشم. دیگر دامنه گزینشم به چند دختر آشنای همسایه، محل کار و تحصیل و فامیل محدود نیست.می توانم از طریق کامپیوتر از میان این همه دختر برومند، باسواد و های کلاس ؛ دختر مناسب و مطلوبم را بیابم و با او ازدواج کنم.
کامپیوتر را روشن می کنم ، به اینترنت وصل می شوم تا از میان هزاران دختر برومند ، با سواد و با فرهنگ و های کلاس ؛ که آنها هم چون خودم به اینترنت متصل هستند ؛ دست به گزینش بزنم و فهیم ترین همسر عالم را ( که حتما وجود دارد) برای خودم انتخاب کنم.
با آی دی خودم وارد چت رومهای مختلف با مضامین عاشقانه می شوم. با پی ام های مختلف هر آی دی را که نام دخترانه دارد بمباران می کنم. ولی به ندرت جوابی می دهند و یا اینکه با سئوالات کوتاه و پی در پی ، بی اعتمادی و شک خود را نسبت به من ابراز می کنند. و بیشتر اوقات نمی توانم صحت مطالب و ادعای خود را برای آنها اثبات کنم.
وقتی شبکه ارتباطی و اطلاعاتی ما به گستردگی جهان می شود، عمق شناسایی ما در این وسعت عظیم تا چه اندازه کاهش می یابد؟!
چگونه می توانیم در این پهنه گسترده ؛ به شناسایی عمیق مسئله ای و یا به لایه های پنهان موضوعی فکر کنیم؟!
چگونه اسیر سطحی نگری و ساده لوحی نشویم؟! خلاصه اینکه در میان این همه افراد که فقط چند خطی از آنها می خوانیم یا چند کلمه ای را می شنویم ؛ چگونه روح و روان ؛ احساس و اندیشه و رفتارشان را بشناسیم و باور کنیم؟! آنهم در مهمترین انتخاب زندگی یعنی همسر گزینی و ازدواج.- انتخابی که در عالم واقعی هم با مشکل روبروست ؛ پس درعالم مجازی چه باید کرد؟
این مقاله به راه حلهای احتمالی می پردازد که به زعم نویسنده می تواند برای آنهایی که به ازدواج اینترنتی می اندیشند ؛ مفید باشد. برای روشن تر شدن بحث، به موضوع:
کسب اطلاعات از پسران و شناسایی آنها جهت ازدواج اینترنتی ( ازدواج اینترنتی خانمها)
می پردازیم در مورد شناسایی دختران و کسب اطلاع از آنها جهت ازدواج ، نیز با کمی تفاوت به همین منوال است. اگر بازدید کنندگان عزیز سئوالی در رابطه با آن داشته باشند ، بنده در یادداشتی دیگر توضیح خواهم داد.
هویت جوانان ما
تبلیغات ماهواره و اینترنت از مهمترین عواملی هستند که برخی از جوانان امروز را به سوی کاستی ارتباط و بیهویتی میکشاند و آنها را از برنامهریزی و هدفمند بودن برای آینده بازمیدارد و باعث میشود تا بیشتر دنبال ظواهر زندگی باشد. والدین به علت مشکلات اقتصادی کمتر فرصت صحبت و مشورت با فرزند خود را دارند و برای جلب وی سعی میکنند خواستههای مادی او را تامین نمایند. به طور مثال جوان امروز شیوه پسانداز کردن از پول توجیبی را نیاموخته و هر چه خواسته سریع به آن دسترسی پیدا کرده است.
هرگاه چیزی خواسته از سوی والدین بدون قید و شرط در اختیار او قرار گرفته است، خرج او بیشتر در زمینه تنقلات و دوستان و اشیای زینتی مصرف میشود. در خانوادههای از هم گسیخته که والدین با هم زندگی نمیکنند اغلب طرف مقابل که از فرزند خود دور است برای جلب محبت وی امتیازات بیشتری به فرزند میدهد که این امر زمینه بسیاری از بزهها را فراهم میکند. در فرهنگ ایران کمتر اعضای خانواده جلسات هفتگی را تشکیل میدهند تا در آن مشکلات و راهحلهای مختلف را مورد بررسی قرار دهند تا مسوولیتپذیری و قدرت حل مساله و اعتماد به نفس و قدرت نه گفتن به مسائلی که مخالفت با ارزشهای خانواده و فرهنگ ما است را در فرزندان خود پرورش و رشد دهند. جوان امروز برخی از کمبودهای خود را در خیابانها و از طریق ارتباط ناسالم برآورده میکنند که بعضا ارتباط با جنس متفاوت میباشد. مدت این دوستیها بسیار اندک است و برای جلوگیری از افسردگی خود دیگری را جایگزین مینمایند. این دوستی به صورت عادی درمیآید و این امر برای جامعه ما بسیار خطرناک است و باعث گسستگی در فرآیند تشکیل خانواده خواهد شد و از این روست که برخی از ازدواجها بسیار ناپایدار و زودگذر است.
بعضا جوان به خاطر پذیرش در گروههای همسالان و جلب توجه بیشتر هر روز خود را به شکلها و مدلهای متفاوت و عجیب پیرایش میکند که با هنجار جامعه ما همخوانی ندارد. در بسیاری ازموارد احساس وی نسبت به بزرگتران و نزدیکان و معلمان حالت طلبکارانه است و از دروغ دلیلتراشی زیاد استفاده مینماید.
ساختار کلمات محاورهای خاص و اصطلاحات مخصوص دارد که در زبان والدین یافت نمیشود. مادران آنها اغلب انفعالی و ضعیف عمل میکنند و در مقابل فرزند خود احساس ناتوانی و درماندگی میکنند و جوانان هم از این گونه مادران بیشتر سوءاستفاده میکنند.
در دوران تحصیل به علت محرکهای اجتماعی انگیزه، تمرکز و دقت وی کاهش مییابد و باعث افت تحصیلی میگردد در حالی که ساعتها با موبایل و کامپیوتر خود سرگرم است و احساس خستگی نمیکند.
به نظر روانکاوان 5 سال اولیه زندگی کودک شالوده تربیتی سالهای بزرگسالی را میسازد اگر در سالهای اولیه کودک حمایتهای لازم را از خانواده خود دریافت نماید. محرکهای محیطی در زمان نوجوانی کمرنگتر میشود و اثرات آن کمتر و این دوران نوجوانی و جوانی را به سلامت سپری میکنند. به هر حال جوان امروز به هزار و یک دلیل و در معرض مشکل درونی از خود و دیگران و هویت خود قرار دارد که بهتر است ما در ارتباط خود با آنها یک بازنگری جدی داشته باشیم.