سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرورش اخلاقی دانش آموزان
نزدیک به بیست سال قبل به همت اندیشمندان وصاحب نظران ، قانونی تدوین شد که بعدها به “قانون اهداف ووظایف آموزش وپرورش” مشهور شد. قانون مذکور دارای 40 فصل ، 13ماده، و9 تبصره است که درتاریخ /12/4 1366 به تایید شورای محترم نگهبان رسید و مراحل اجرایی‌‌ ‌شدن آن ابلاغ شد.
در این قانون 14 هدف اساسی برای نظام تعلیم وتربیت در نظر گرفته شده است که ‌تحقق هریک از این اهداف متعالی می‌تواند آینده مطلوب وچشم اندازی بی‌نظیر را برای جامعه اسلامی ایران به ارمغان آورد.
یکی از اهدافی که در این منشور بدان تصریح شده است رشد فضایل اخلاقی و تزکیه دانش‌آموزان بر پایه تعالیم عالیه اسلام است. (کیهان، 86/12/22، ش19043، ص9.) همچنین چندی پیش جناب آقای دکتر علیرضا احمدی وزیر آموزش وپرورش با برشمردن دستاوردهای بزرگ و مثبت آموزش وپرورش در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تصریح کردند آموزش وپرورش “به دلیل تغییر شرایط در جامعه ، نیازمند اصلاح ساختاری و محتوایی است”. (رسالت، 86/11/14، ش6357، ص24.)
حال سوال اصلی این است مسولین نظام، متولیان فرهنگی، و مدیران آموزش و پرورش تا کنون به چه میزان در تحقق اهداف متعالی آموزش وپرورش که مبتنی بر آموزه‌های دینی و ارزش‌های دین مبین اسلام است موفق بوده‌اند‌؟
آیا دانش‌آموزان که مدیران آینده کشور هستند به گونه‌ای پرورش یافته‌اند که بتوانند به دور از هرگونه تهاجم فرهنگی واجتماعی در آینده‌ای نه چندان دور مدیریت بخش‌های مختلف نظام اسلامی را بر عهده گیرند‌؟
نکته‌ای که باید بدان عنایت بسیار شود این است که آموزش وپرورش‌، فعالیت هدفمندی است که میان دو عنصر مربی و متربی جریان دارد و برای تحقق عینی آن‌، نیاز به بررسی مبانی‌، و به کار‌گیری روش‌های متناسب و نیز تعیین محتوا و فعالیت‌های مطلوب در تعامل مربی و متربی است.‌ از این رو مهمترین عامل زیر بنا‌یی تحول در آموزش و پرورش تربیت مربی و نیروی انسانی است که بر مبنای فرهنگ غنی دینی و بومی پرورش پیدا کرده است.این مهم هنگامی تحقق می‌یابد که متولیان فرهنگی و آموزشی کشور از موازی کاری اجتناب کنند و یک برنامه منسجم و لازم‌الاجرا میان تمام نهادهای فرهنگی‌، آموزشی و تربیتی حاکم باشد. چرا که “آموزش” و “پرورش” از موثرترین عوامل شکل‌گیری شخصیت انسان است و چنانچه مبنای نظری آن از صحت کامل برخوردار باشد فرد و جامعه می‌توانند از آثار و پی‌آمد‌های مطلوب ومثبت آن بهره‌مند باشند. از این رو لازم و ضروری است تمام نهادهای اصلی و فرعی فرهنگی و اجتماعی اعم از مهد کودک‌، پیش دبستانی‌، آموزش وپرورش‌، آموزش عالی، صدا و سیما ، رسانه‌ها ، خانواده و نهادهای فرهنگ‌ساز همچون هیئت مذهبی و... در این امر متحد‌، منسجم و هدفمند عمل کنند. چرا که “‌آموزش” و “‌پرورش‌” و به طور کلی تربیت یک فرآیند اجتماعی است که باید مبتنی بر ایدئولوژی دینی و بومی جامعه استوار باشد. ایدئولوژی برای انسان یک فعالیت مستمر است که از طفولیت شروع می‌شود “ ولی خمیر مایه و سرشت آن با دوران قبل از تولد ارتباط مستقیم دارد‌”. لذا ارزشها‌،گرایشها و تصوراتش را از خانواده میان دایره ارتباطاتش توسط نزدیکان وهم بازی‌ها وسپس کار گسترش می‌یابد و در این ارتباط با دیگران و افزایش فشار زندگی بر او و نیز عوامل دیگر‌، به نهایت می‌رسد. پس از اینکه ایدئولوژی بازسازی شد و بر حسب اطلاعات‌، موقعیت‌ها و فشار‌های زندگی ساخته و پرداخته شد، در روح انسان عمق پیدا می‌کند.”3( "ابراهیم ناصر،موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی “ره”، مترجم علی حسین زاده ،نوبت اول، 1380 ص 188)
بر اساس این مهم ضروری است مسئولین نظام ومتولیان فرهنگی وآموزشی برای تحقق اسلامی شدن آموزش وپرورش به معنای عام وخاص آن اهتمام جدی داشته باشند. البته منظور از اسلامی شدن آموزش وپرورش به معنای خاص وعام آن در تمام سطوح جامعه اهتمام به امور کلیشه‌ای از قبیل ایجاد نماز خانه، اقامه نماز جماعت و... نیست اگر چه این امور لازم است ولی کافی نیست.
آن خطری که مبانی آموزشی ،پرورشی وتربیتی ما را تهدید می‌کند آموزش‌، پرورش و تربیت “سکولار” است. متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا کنون برای این مهم فکری اساسی و برنامه‌ای منسجم ارائه نشده است و مع‌الاسف در دوره‌هایی صراحتا بر ضد مبانی دینی واسلامی نیز عمل شد.
اگر بر مبانی فکری، نظری وعملی “تربیتی” جهان‌بینی فلسفی- الهی حاکم شود و همه اجزای موثر درآن بر مبنای همان جهان بینی الهی سیر کنند‌، آن گاه “آموزش” و “پرورش” اسلامی خواهد شد. و دیگر مدیران ومتولیان امر دغدغه ارائه آمار افزایش کمی نماد‌های دینی را در مراکز علمی - پژوهشی و... ندارند. به دلیل اینکه دیگر این شخص پرورش یافته در نظام تربیتی آموزش وپرورش اسلامی “‌اقیموا الصلاه‌” را با روح و روان خویش لمس کرده است و ایمان دارد که “‌ان صلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر‌” است. دیگر دغدغه فکری یا بازی سیاسی بر سر جدا سازی دختران وپسران در دانشگاه‌ها ایجاد نمی‌شود چرا که خود بر مبنای “‌قل للمومنین یغضوا ابصارهم‌” عمل می‌کنند. اگر رویکرد تربیتی‌، آموزشی و پرورشی جامعه فارغ از مبانی اصیل دینی واسلامی باشد مآلا کفر والحاد عقیدتی و در نهایت کفر رفتاری را در پی خواهد داشت، و لو مظاهر دینی به طور گستر‌‌ده‌ای در جامعه نمایان باشد.
با توجه به مطالب فوق ضرورت رعایت اخلاق حرفه ای که باید مربیان،معلمان و کادر آموزشی واجرایی بدان اهتمام ورزند آشکار می‌شود. اگرچه ساختار آموزشی و تربیتی کشور بر مبنای آنچه در صدر نوشتار بیان شد؛بسیار بیمار است و زحمت و مشقت معلمان و مربیان را در جهت نیل به این اهداف مقدس مضاعف و طاقت‌فرسا می‌کند، ولی معلمان عزیزباید به مسئولیت عظیم خود واقف باشند؛ و وظیفه خود را محصور در آموزش محتویات کتاب درسی نداند.
چراکه تربیت یک فعالیت اجتماعی است ،یعنی صورتی برای حیات جامعه است که تاریخ‌، درجه رشد، تحول و امید‌های آینده هر جامعه ای را نشان می دهد و میزان تلاش ،همت وفعالیت‌های افراد جامعه به خصوص رویکرد وعملکرد مربیان ومعلمان، با رشد صعودی یا نزولی آن ارتباط مستقیم دارد   محمد مقصودعلی    تفسیر : روزنامه رسالت


نوشته شده در  سه شنبه 89/11/19ساعت  1:50 عصر  توسط محمد حسین 
 

کلمات کلیدی:

نظرات دیگران()

کمرویی نجابت نیست !
جامعه نیاز به دختران و زنانی دارد که آن را بسازند و الگوهای رفتاری کودکان خود باشند و با صلابت و استواری و در عین حال سلامت و اعتدال در جامعه حضور یابند و از جایگاه خود دفاع کنند.
زنانی که حقوق خود را بخوبی بشناسند و همزمان به تکالیف خود بخوبی عمل کنند. حصول چنین نتایجی نیازمند تربیت صحیح دختران از همان اوان طفولیت است، درحالی که میزان اضطراب اجتماعی و کمرویی هم اکنون در میان دختران بیش از پسران است و شاید در فعالیت جبرانی است که برخی اعمال نسنجیده و خارج از اعتدال از آنان سر می‌زند.
کمرویی، نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که باعث می‌شود فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریزان باشد. ریشه اصلی کمرویی می‌تواند در ترس یا اضطراب اجتماعی نهفته باشد. اضطراب یک پاسخ طبیعی در مقابل هر نوع تهدید یا فرآیند آگاه کننده و اخطاری به فرد درباره یک خطر یا موقعیت دشوار است. زمانی که نگرانی‌های فرد درخصوص مسائل مختلف فزونی می‌یابد، دچار اضطرابی می‌شود که در نتیجه اعتماد به نفس او کاهش می‌یابد. قدرت نگرش واقع‌بینانه و برقراری ارتباط متقابل با دیگران به حداقل می‌رسد و گریز از ارتباطات معمول اجتماعی و دلمشغولی‌های مفرط، شخصیت را فرا می‌گیرد.
اضطراب اجتماعی وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت‌های مختلف اجتماعی است. به عبارت دیگر، زنان و دخترانی که دچار اضطراب اجتماعی هستند، از مواجهه با دیگران و از این‌که مورد داوری دیگران قرار گیرند، دچار ترس یا واهمه هستند. زن یا دختر چنین احساس می‌کند که در هر موقعیت شخص یا اشخاصی هستند که به محض مواجه شدن با او شخصیت و اعمال و رفتارش را مورد بررسی و کنکاش قرار می‌دهند. بنابراین تا حد ممکن می‌کوشد از مواجه شدن با دیگران دوری جوید.
شدت یافتن مبارزه با بی‌بندوباری در جامعه و تقاضای جامعه بر تعادل یافتن و سلامت پوشش برای بانوان به معنای نفی مشارکت و استقلال جویی و اعتماد به نفس زنان نیست.
حیا و قدرت خویشتنداری یکی از صفات انسان‌های متعالی است که ارادی و ارزشمند است؛ در حالی که کمرویی پدیده‌ای غیرعادی، ناخوشایند و نشانگر معلولیت اجتماعی است که برای هر دو جنس پسر و دختر امری نامطلوب و نابهنجار است. خانواده و جامعه باید تفاوت حیا و کمرویی را بداند و بشناسد. حیا صرف ظاهر نشدن در جمع و اجتماع نیست. جامعه ما نیاز به حضور فعال و استفاده از استعدادها و توانمندی‌های زنان و دختران در عرصه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. در چنین جامعه‌ای کمرویی، جایی نخواهد داشت. اما این بسیار مهم است که مرز ظریف وقاحت و بی‌پروایی با جسارت و اعتماد به‌نفس تشخیص داده شود حجب و حیا جایگاه و منزلت ویژه و ارزشمندی دارد و جامعه برای آن ارزش فراوانی قایل است.
زن یا دختری که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، احساس می‌کند که از دوستان و نزدیکان خود جداست. چنین فردی نمی‌تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، امیدها و آرزوهایش را با نزدیکانش در میان بگذارد و پاسخهایشان را دریافت کند. احساس تنهایی، همانند کمرویی یک معلولیت اجتماعی به شمار می‌رود. هر کسی در یک شرایط یا موقعیت ویژه ممکن است احساس کند تنهاست. فردی که مدام این احساس را داشته باشد، بتدریج از ارتباطات بین فردی او کاسته شده و ویژگی‌های افراد کمرو را می‌یابد. اگر این احساس تنهایی بنا به دلایلی همچون ناکامی‌های مکرر، رفتارهای تبعیض‌آمیز و بی‌عدالتی، سرخوردگی و قطع امید از پیوندهای عاطفی عزیزان، تقویت و مداومت پیدا کند فرد عمیقا احساس تنهایی خواهد کرد و نه تنها همچون افراد کمرو دچار ناتوانی و معلولیت اجتماعی خواهد شد بلکه احساس تنهایی، زمینه افسردگی را در او به وجود می‌آورد. این احساس تنهایی در برخی موارد حتی می‌تواند به رفتارهایی چون فرار از خانه، اعتیاد و خودکشی بینجامد. در حقیقت درصد قابل توجهی از دختران و پسرانی که خودکشی و یا اقدام به خودکشی کرده‌اند تجارب فراوانی از احساس تنهایی و رهاشدگی از طرف نزدیکان و دوستان صمیمی‌خود داشته‌اند. در هر جامعه‌ای تعداد قابل ملاحظه‌ای از افراد با این مساله مواجه می‌باشند. به این ترتیب استعداد، خلاقیت‌ها و هنرهای این افراد در پشت سدکمرویی نگه داشته شده و از آنها استفاده نمی‌شود .


نوشته شده در  سه شنبه 89/11/19ساعت  1:50 عصر  توسط محمد حسین 
 

کلمات کلیدی:

نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آسیب های روانی اینترنت
اعتیاد ‌از‌ نوعی ‌دیگر ، آسیب شناسی موبایل
[عناوین آرشیوشده]